English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1815 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
price tag U برچسب قیمت کالا
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
catalogue price U قیمت کالا درکاتالوگ
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
basing point pricing U قیمت تمام شده کالا
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
c i f U قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
landed terms U قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
cost and frieght U قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
what is the p of this article U قیمت این کالا چند است
at the full landed cost price U قیمت تمام شده کالا در مقصد
door to door selling U فروش کالا بصورت دوره گردی
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
order time U زمان سفارش کالا
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
price line pricing U قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
f.o.b U قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
shipping time U مدت زمان ارسال کالا
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
rig the market U با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
bear U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
gross national product U تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
short run U زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
fisher equation U یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
product U کالا
products U کالا
chattel U کالا
commodities U کالا
produce U کالا
merchandise U کالا
matters U کالا
commodity U کالا
matter U کالا
produces U کالا
produced U کالا
mattering U کالا
traffic U کالا
mattered U کالا
object of sale U کالا
article U کالا
cargoes U کالا
traffick U کالا
traffics U کالا
wares U کالا
ware U کالا
cargo U کالا
good U کالا
stuffed U کالا
articles U کالا
material U کالا
stuff U کالا
trafficked U کالا
trafficking U کالا
mercery U کالا
stuffs U کالا
goods U کالا
materials U کالا
showrooms U نمایشگاه کالا
showroom U نمایشگاه کالا
bartering U دادوستد کالا
drafts U بسته کالا
bartered U دادوستد کالا
barter U دادوستد کالا
drafted U بسته کالا
commodities U کالا جنس
mock up U مدل کالا
lien on goods U حق حبس کالا
fairer U نمایشگاه کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
fair U نمایشگاه کالا
trafficking U مبادله کالا
trafficked U مبادله کالا
order for goods U سفارش کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
traffics U مبادله کالا
interchange U مبادله کالا
draft U بسته کالا
fairs U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
holds U انبار کالا
barters U دادوستد کالا
fate of goods U وضعیت کالا
interchanging U مبادله کالا
interchanges U مبادله کالا
interchanged U مبادله کالا
hold U انبار کالا
traffic U مبادله کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
commodity flow U جریان کالا
commodity U کالا جنس
stock requisition U درخواست کالا
samples U نمونه کالا
inventories U موجودی کالا
stock room U انبار کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
inventory U صورت کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
depots U انبار کالا
sample U نمونه کالا
commodity code U رمز کالا
commodity code U شماره کالا
commodity exchange U بورس کالا
commodity market U بازار کالا
sampled U نمونه کالا
commodity exchange U مبادله کالا
inventory U موجودی کالا
commodity code U علامت کالا
consignor U فرستنده کالا
copper alloy U همبسته کالا
bill of goods U صورت کالا
storeroom U انبار کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
warehouse U انبار کالا
commodities exchange U بورس کالا
warehouses U انبار کالا
handling of goods U جابجایی کالا
collection of goods U دریافت کالا
stowage U انبار کالا
gluts U وفور کالا
gluts U فراوانی کالا
glut U وفور کالا
glut U فراوانی کالا
depot U انبار کالا
commodity broker U واسطه کالا
commodity broker U دلال کالا
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
the goods are orlie in pledge U کالا در گرو اوست
consignment note U سند ارسال کالا
consignor U حمل کننده کالا
fairing U ارمغانی که از نماسشگاه کالا
containerization U حمل کالا با کانتینر
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
consignor U ارسال کننده کالا
marketing area U منطقه توزیع کالا
mass production of goods U تولید انبوه کالا
to offer U عرضه کردن [ کالا]
demands U تقاضای خرید کالا
trade channel U کانال توزیع کالا
demanded U تقاضای خرید کالا
demand U تقاضای خرید کالا
to boycott goods U تحریم کردن کالا
stocked U موجودی کالا ذخیره
initial campaign U معرفی کالا به بازار
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
carriage of goods U حمل و نقل کالا
goods train U قطار حمل کالا
goods trains U قطار حمل کالا
direct objects U کالا اعتراض کردن
objects U کالا اعتراض کردن
turnover tax U مالیات بر گردش کالا
deliveries U تحویل کالا دادن
delivery U تحویل کالا دادن
unit cost U هزینه هر واحداز کالا
objected U کالا اعتراض کردن
object U کالا اعتراض کردن
indirect objects U کالا اعتراض کردن
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
stock U موجودی کالا ذخیره
released U ترخیص کردن کالا
storehouse U مخزن انبار کالا
storehouses U مخزن انبار کالا
delivery order U دستور تحویل کالا
stock requisition U تقاضا جهت کالا
on approval U خرید کالا به شرط
strike below U بردن کالا به انبار
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
freight forwarder U حمل کننده کالا
Recent search history Forum search
2New Format
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
1چیزی که عوض داره گله نداره
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
1confinement factor
1life cycle ceremonies
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com